شرط موفقیت، نوآوری درنحوه سیاستگذاریها است / ۴ شرط برای رسیدن به الگوی «آینده نزدیک»
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۰۴۹۳۸
«مصطفی زمانیان» عضو حقیقی در ستاد راهبردی تحول دولت؛ برای رسیدن به یک الگوی مناسب در «آینده نزدیک» ۴ چشم انداز دستیافتنی، باورپذیر، انگیزهبخش و جذاب را ارائه میدهد. دراین گفتگو با ما همراه باشید.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ حرف از مهمترین سند «آینده کشور» است. سندی که قرار است پیشرفت الگوی پایه اسلامی ایرانی در آینده کشورمان باشد؛ البته نه در آیندهای دور! بلکه آیندهای نزدیک که بتواند سند ۵۰ ساله کشورمان را اصلاح و تکمیل کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا رویداد «آینده نزدیک» بنا دارد به این وضعیت و آینده نزدیک ایران بین سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۱۴ بپردازد و ایدههای برخی جوانان فعال در دانشگاه، حوزه یا حاکمیت را مرور کند تا محیطی برای گفتگو درباره آینده ایران شکل بگیرد. به همین منظور ستاد پیشرفت جامع منطقهای ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)؛ مجموعه گفتگوهایی پیرامون نظام برنامهریزی کشور و تأثیر آن در آینده نزدیک ایران ترتیب داده است. در این پرسش و پاسخها، علاوه بر توصیف وضعیت موجود کشور به ایدههای مهمانان برنامه برای تغییر و تحول در نظام برنامهریزی فعلی پرداختهایم.
برنامه عصر پیشرفت از دکتر «مصطفی زمانیان» بهعنوان دومین مهمان خود دعوت کرده است تا ایدهها و نظراتش درباره تغییر و تحول «ایران نزدیک» بگوید، زمانیان متولد سال ۱۳۵۹ از شهر همدان است. او دانشآموخته دکترای مدیریت دولتی از دانشگاه تهران و در حال حاضر معاون وزیر علوم و عضو حقیقی در ستاد راهبردی تحول دولت است.
همانطور که از مسئولیتها و حیطه تحصیلی ایشان مشهود است؛ اغلب نقطه نظرات و پیشنهادهای او در مورد کارکرد دولت در خصوص برنامهریزی صحیح برای رسیدن به آیندهای بهتردر «ایران نزدیک» است.
زمانیان همان ابتدای گفتوشنودها آب پاکی را بر دست سازوکارهای برنامهریزی میریزد و ازجمله معروف سیاستگذارها استفاده میکند که میگویند: «سیاستگذارها فقط باسیاستهایی که وضع میکنند سیاستگذاری نمیکنند؛ بلکه باسیاستهایی که وضع نمیکنند هم سیاستگذاری میکنند.»
زمانیان برای تبیین این جمله؛ پرسشی را هم اضافه میکند:چندین سال است برنامه هفتم در مرحله تدوین باقیمانده است. از سویی دیگر در تدوین بالاترین سند راهبری نظام هم غفلت کردهایم. آیا در این شرایط به دستگاه اداره کشور خسارتی وارد شده است؟ بازهم میپرسم آیا در فقدان نظامهای برنامهریزی، چیزی را ازدستدادهایم؟
جواب این است: اگرچه از منظر متون مرسوم، سنتی و برنامهریزی سیاستگذاری همه اسناد بالادستی ارزشمند هستند، اما واقعیت مطلب این است که اصل اداره و پیشبرد کشور بهصورت قطعی منوط به داشتن برنامه نیست.
چالشهای برنامهریزی سنتی
برنامهریزی سنتی کشور با دو چالش مهم مواجه است دسته اول موانعی هستند که اسمشان را گذاشتهام چالشهای «پیرایشی» به این معنی که اگر قرار است دولتی طی زمانبندی مشخص برنامهای را بنویسد که خودش مجری و پاسخگوی آن نیست یا مجلس برنامهای را تصویب کند که خودش نظارتی بر آن ندارد. چرا باید آن برنامه درآن بازه زمانی نوشته شود؟ روشنتر بگویم اگر دولتها در بدو شکلگیری بهجای برنامه ۵ ساله، برنامه ۴ ساله بدهند و خودشان مسئولیت برنامهریزیشان را بر عهده داشته باشند مطمئن باشید یکی از چالشهای مهم ناکارآمدی در فرم زمانبندی حل خواهد شد.
به همین علت است که سال اول دولتهای جدید شرایط بسیار اسفناکی برایشان به وجود میآید طوری که در ۵ ماه اول بودجه تمامشده ودولت را با خزانهای خالی وبرنامههای روی زمین مانده تحویل میگیرند. برنامهای که نه آن را نوشتهاند و نه پول اجرای آن را دارند!
واقعاً چند بار باید این قصه تکرار بشود تا باورمان شود این غلطهای برنامهریزی ضربه میزند؟ اسم این اصلاحات نظام برنامهای را «اصلاحات پیرایشی» میگذارم.
چالش دوم اینکه در ابتدای تشکیل دولتها برنامهها تدوین و تصویب شود. در دولت آقای رئیسی و دولت سیزدهم این اتفاق رخ داد و دولت آقای رئیسی اولین دولتی بود که برنامه اداره دولت خود را در ابتدای تشکیل دولت تدوین و به مردم ارائه داد.
رابطه بین مجلس و دولت اصلاحات بنیادین میخواهد
یک سری اصلاحات جدی نیز در ساختار نظام برنامهریزی کشور لازم داریم یکی از آن اصلاحات بنیادین رابطه بین مجلس و دولت است. این رابطه زمانی پیچیدهتر میشود که ارکانی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان هم به نهادهای متولی چرخه برنامهریزی اضافه میشوند و در این شرایط دولتها با یک چالش اساسی مواجه هستند که تمام اختیارات موردنیاز برای برنامهریزی در اختیارشان نیست و نمیتوانند یک توازنی بین سطوح اختیارات، مسئولیتها و پاسخگویی ایجاد کنند.
در پاسخ به این سؤال که برنامهریزی برای برخی سیاستگذاریها چه میشود؟ مثلاً برخی از برنامهریزیها در محدوده یک دولت و یک مجلس نمیگنجد. زمانیان در پاسخ به این سؤال میگوید: من همچنان معتقدم این سیاستگذاریها گرفتار چالش اول هستند یعنی با موجودیتهای متولدشده در نهاد برنامهریزی کشور مواجه هستیم که هیچ پدر و مادری برایش قابلشناسایی نیست؛ امروز که در پایان برنامهایم نه دولت نگارنده، نه مجلس تصویبکننده حضور ندارند و ناخواسته همه متولیان امر، میپذیرند که اجرای برنامه ضرورتی ندارد و نه من مجلس نیازمند است که به این برنامه نظارت کند.
بیایید پنجاهوچند سیاست کلان ابلاغی مقام معظم رهبری که بخشی از نظام برنامه سیاستگذاری کشور است و بهحق جایگاه درستی هم دارند را مرور کنیم. درنهایت اخبار ساعت ۱۴ سیاستهای ابلاغی رهبری را اعلام میکند. عدهای از کارشناس به تبیین ابعاد مختلف این سیاست میپردازند. چند همایش برگزار میشود و سیاست کنج دیوار میماند و دستآخر هیچ تأثیری در نظام برنامهریزی کشور ندارد. این نکته را چندی پیش رهبر معظم انقلاب در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم اعلام کردند.
واقعا مگر ما سیاستها را نمینویسیم برای اینکه اجرا شوند؟ مگر سیاست اساساً معنایش معنای تمیز دهنده نیست؟ برخی سیاستها آنقدر گرد نوشته میشوند و بهقدری قابل تفسیر هستند که میتوان به آنها فرازمانی و فرا موضوعی و حتی فرامکانی نگاه کرد که همیشه قابل اصلاح، قابلپیگیری و قابلیت رد کردن هم هستند؛ این سرنوشت سیاستهای کلان ما است.
نوآوری جذاب در بخش سیاستگذاری
البته باید بگویم اخیراً در برنامه تحول دولت یک نوآوری خیلی جذاب داشتیم هرجایی خواستیم برای بخشی سیاستگذاری بنویسیم بدیل آن را هم نوشتیم یعنی اعلام کردیم بدیل آن سیاست را هم قبول داریم. این شرایط قابلیت کاربردیتر شدن، ارزیابی و اندازهگیری را هم دارد و گرفتار کوتاهمدت بودن هم نمیشود.
در نظر داشته باشید که همه مجموعهها نیازمند به سیاستهای کلان هستند تا الگوی انقلاب اسلامی و مانیفست جمهوری اسلامی را تبیین و در مسیر تمدنی راهبری کرد. اما نباید انتظار داشته باشیم دولت در دو یا سهگام عملکرد اجرایی خود را به سیاستهای کلان وصل کند.
پیشنهاد ۴ لایه سیاستگذاری برای «آینده نزدیک»
پیشنهاد من ارائه ۴ لایه از سیاستگذاری برای تغییر وضعیت در «آینده نزدیک» ایران است پیشنهادهایی که اگر عملیاتی شوند خیلی زود به مدت ۱۰ سال میتوان چشم انداز روشنی را برای پیشرفت ایران ایجاد کرد.
«سطح نهادی»
در لایه اول این الگو و برای رسیدن به آینده نزدیک به نظرم بهشدت نیازمند یکچشم انداز قابللمس، قابلباور، قابلتصور برای توده مردم هستیم که باید این الگو بهاندازه کافی انگیزاننده و اشتیاق بخش باشد اگر این چشمانداز بخواهد اتفاق بیافتد در چهار سطح تحولات جدی در کشور لازم است سطح اول «سطح نهادی» نامگذاری کردهام. باید نهادهای مشارکتکننده در امر سیاستگذاری را به رسمیت بشناسیم البته نهادهایی که از ساختار مرسوم بوروکراتیک کشور دور باشند از اندیشکدههای نظام برنامهریزی کشور بخواهیم در برنامهریزی کشور مشارکت کنند پس سطح اول تحول در نهادها است.
«تحول در نهادهای برنامهریزی»
در سطح نهادهای رسمی هم یک پالایش جدی در دستگاههای مختلف در سطوح فرا دولت در درون دولت و در سطح ساختارهای غیردولتی لازم داریم. همچنین نیاز داریم که نهادهای موازی تعارض منافع حذف شوند و شفافیت در بین نهادهای قوا که در چرخه برنامهریزی هستند را افزایش دهیم و عنوان آن را «تحول در نهادهای برنامهریزی» میگذاریم.
«اصلاحات فرایندی»
لایه دوم تحول در فرایندها مناسبات بین قوا، مناسبات بین سطوح مختلف در درون دولت و ایجاد یک نسبت منطقی بین اختیارات و مسئولیتهای دستگاههای مختلف است.
ما چرخههای معیوب بهشدت مخربی در نظام برنامهریزی کشور داریم که تا وقتی آن فرایندها و چرخهها وجود دارند (هیچ ربطی به دولت اصلاحگرا و اصول طلب ندارد) کاری از پیش نمیرود. مثلاً شرایط برنامهریزی کشور طوری است که موفقیت نماینده مجلس غیر تهرانی یا شهرهای بزرگ درگرو افزایش سهم آن شهرستان در پروژههای عمرانی است.
یعنی بازی اینگونه طراحیشده که یک نماینده مجلس وقتی موفق است که بتواند سهم محلی بیشتری را از نظام سیاستگذاری ملی به منطقه خودش اختصاص دهد و تنها روی جذب منابع بیشتر و تعریف پروژههای بیشتر تمرکز میکند. البته پروژههایی که بتواند رضایت عمومی در سطح محلی ایجاد کند. حالا ببینید این بودجه دست کیست؟ دست سازمان برنامه است. حیات و ممات وزیر همدست آقای نماینده است.
یعنی چه؟
یعنی اینکه اساساً پیچ تنظیم رفتار نماینده به دست رئیس سازمان برنامه بودجه است و پیچ تنظیم رفتار وزیر به دست نماینده مجلس است و دستآخر همه میدانند که چطور باید باهم کار کنند که به همکاری مسالمتآمیز ختم شود و اینجا فقط منافع ملی است که فدا میشود. میپرسید چطور؟
اینطور که بودجهها به سمت پروژههایی میروند که فقط قراراست کلنگ بخورند.
امروز انباشت پروژههای نیمهتمام به همین دلیل است اسم اینها «اصلاحات فرایندی» میگذارم یعنی نسبت بین ارکان در حوزه نظام برنامهریزی است.
ابر چالش کشور؛ کمبود منابع انسانی
لایه سوم در لایه منابع است. ابر چالش کشور در نظام برنامهریزی فقدان منابع انسانی و متخصص است باور کنید نظام اداره کشور این روزها نظام تصمیم نگرفتنهاست شاهدش هم تکثر شوراها، کمیتهها، کمیسیونها و شوراهای عالی است و اساساً فلسفه واقعی تشکیل آنها این است که نمیخواهیم برای یک تصمیم گرفتهشده صاحبی داشته باشیم. تصمیمگیریها را میبریم داخل لایه شورایی و در این شوراها تصمیم نگرفتن مبنا شده است.
ترمیم ساختار منابع انسانی دولت یکی از جدیترین پروژههایی است که باید به آن توجه بشود این را بگذارید کنار موضوعاتی از جنس ظهور و بروز مفاهیم پیچیدهای از جنس دانش میانرشتهای حکمرانی.
جذب سرمایه گذار خصوص و مشارکتی
بحث چهارم موضوع منابع مالی است. یکی از مهمترین مسائلی که در نظام اداری آتی کشور با آن روبرو هستیم دولت بیپول تحت عنوان کمبود بودجه است در این شرایط توجه دادن جدی دولتها به ایجاد سازوکارهای جذاب، قطعی و عملیاتی و حمایتی برای جلب سرمایهگذاری بخش خصوصی در قالب مدلهای مختلف یکی از اولویتهای جدی تحولی دولتها در تأمین منابع مالی است.
امروز پروژههای مشارکتی بخش دولتی و بخش خصوصی یکی از مهمترین راهکارهایی که دولتها به آن استناد میکنند برای اینکه بتوانند از سرمایه بخش خصوصی در حل مسائل کشور استفاده کنند. در ساختار نهاد مشارکتی هیچ تضمینی و هیچ حق قطعی را برای سرمایهگذار بخش خصوصی نداریم این را بگذارید کنار فقدان و ضعف مدلهای حمایتی برای جلب مشارکت خیرین.
این نکته میتواند بهعنوان یکی از محورهای تحولی جدی آینده در بخش تأمین منابع مالی کشور باشد.
در پایان «مهدی جانی پور»، مدیر روابط عمومی ستاد پیشرفت میگوید: با وجود همه این انتظارها و تعلل در برنامهریزی فقط نرسیدن به الگوی «آینده نزدیک» نیست بلکه برنامه پنجساله ششم هم دو سال است که به پایان رسیده و حتی کمتر از دو سال به پایان مدتزمان سند چشمانداز بیستساله باقیمانده است! از سویی دیگر درهمین وضعیت آشفتگی برنامهای؛ تصمیمهای مهم و بلندمدت و البته درستی گرفتهشده است و اقدامات روبهپیشرفتی را شاهد بودهایم. خوب است بدانیم که این پیشرفتها از دل برنامهها بیرون نیامده است. به همین منظور گفتگوهایی از شبکه افق در برنامه تلویزیونی عصر پیشرفت، کاری از ستاد پیشرفت جامعه منطقهای ستاد اجرایی فرمان امام (ره) به نمایش درمی آید که نخبگان جامعه هم درجریان پیشرفت این الگوی برنامهای باشند. گفتگو با جوانان و نخبگان در مورد آینده نزدیک هر شب از شنبه، ۲۲ مهرماه ۱۴۰۲ لغایت ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ هر شب حوالی ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه افق پخش میشود. همچنین رویداد پایانی آینده نزدیک از ساعت ۸: ۳۰ تا ۱۲: ۳۰ روز پنجشنبه ۲۷ مهرماه در حوزه هنری برگزار خواهد شد.
در پایان «مهدی جانیپور»، مدیر روابط عمومی ستاد پیشرفت جامع منطقهای ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) از ساخت و پخش برنامه تلویزیونی عصر پیشرفت که گفتگوهایی پیرامون آینده نزدیک ایران است خبر میدهد و میگوید علاوه بر اینکه علاقهمندان میتوانند با لینک انتهای خبر در رویداد آینده نزدیک ثبتنام کنند؛ میتوانند این برنامه را از شنبه، ۲۲ مهرماه ۱۴۰۲ لغایت ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ هر شب حوالی ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه افق ببینند. همچنین رویداد پایانی آینده نزدیک از ساعت ۸: ۳۰ تا ۱۲: ۳۰ روز پنجشنبه ۲۷ مهرماه در تالار سوره، حوزه هنری برگزار خواهد شد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: نظام برنامه ریزی کشور نظام برنامه ریزی برنامه ریزی سیاست های کلان برای رسیدن ستاد پیشرفت مهرماه ۱۴۰۲ سیاست گذاری آینده نزدیک مهم ترین سیاست گذار بخش خصوصی برنامه ای چشم انداز سیاست ها آینده ای نهاد ها دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۰۴۹۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوانان باید از منطق سیاستها و رفتار نظام با خبر باشند | آنها بدانند چرا حاضر به ایجاد روابط با برخی کشورها نیستیم | دانشآموزان را از خطرها و دشمنیها آگاه کنید
رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز معلم در دیدار هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، تکریم و تشکر از معلم را وظیفه فرد فرد ملت خواندند و با اشاره به اینکه آموزشوپرورش از لحاظ اهمیت و تأثیرگذاری با هیچ دستگاه دیگری قابل مقایسه نیست، افزودند: هویتسازی نسل نوجوان و جوان و ایجاد شوق و امید در او، تحول مستمر، توانمندسازی مادی و غیرمادی معلمین، حمایت از مراکز تربیت معلم، تقویت معاونت پرورشی و الگوسازی در جامعه معلمین، مهمترین سرفصلهای کاری آموزشوپرورش است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای همچنین گسترش تظاهرات حمایت از ملت فلسطین در آمریکا و کشورهای دیگر را نشانه استمرار اولویت مسئله غزه در افکار عمومی جهان خواندند و تأکید کردند: جنایات رژیم صهیونیستی و همدستی آمریکا با او، حقانیت مواضع نظام و ملت ایران را در نفی رژیم اشغالگر و بدبینی به آمریکا اثبات کرد و همه بدانند هیچ راه حلی برای حل مسئله فلسطین جز بازگشت این سرزمین به صاحبان مسلمان، یهودی و مسیحی آن وجود ندارد و روابط با رژیم صهیونیستی و عادیسازی، مشکلی را حل نخواهد کرد.
ایشان با تبریک روز معلم به جامعه عزیز معلمان به عنوان پرورشدهندگان فضیلت و سازندگان آینده کشور، گفتند: توجه و احترام همگانی به معلمان، باعث ایجاد جاذبه بیشتر برای این شغل شریف، ارتقای سطح جامعه معلمین و در نتیجه، ارتقای کشور میشود و لازم است رسانهها و صاحبان تریبونهای عمومی در زمینه تبیین جایگاه معلم و ضرورت تمجید از او، فعال شوند.
رهبر انقلاب علت متفاوت بودن اهمیت آموزشوپرورش با دیگر دستگاهها را تربیت منابع انسانی برشمردند و گفتند: همه دستگاهها بکارگیرنده نیروی انسانی هستند، اما آموزشوپرورش، پرورشدهنده منابع انسانی است.
حضرت آیتالله خامنهای معلمان فعال را هویتسازان نسل نوجوان و جوانان دانستند و گفتند: هر حرف و رفتار و موضعگیری و حتی اشاره معلم در شخصیتسازی نسل نو تأثیر دارد.
ایشان وجود نیروی انسانی خوب را غیرقابل مقایسه با منابع و سرمایههای طبیعی خواندند و گفتند: پیشرفت، امنیت، سلامت، علم و تحقق همه ارزشهای انسانی و اسلامی در کشور در گرو وجود نیروی انسانی مناسب است که این کار عظیم برعهده آموزشوپرورش است.
حضرت آیتالله خامنهای سخنان وزیر آموزشوپرورش در این دیدار را خوب ارزیابی کردند و افزودند: بحمدالله برخی نکاتی که در سالهای گذشته بیان کردهایم در مسیر اجرا قرار گرفته است.
رهبر انقلاب در تبیین سرفصلهای مهم آموزشوپرورش، اجرای سند تحول را مهمترین خواندند و گفتند: از انفعال و کمتوجهی به این سند در سالهای گذشته، ضرر کردیم، اما بازنگریِ در حال نهایی شدن این سند و تدوین نقشهراه اجرایی آن خبر خوبی است که ترمیم سند تحول با استفاده از نخبگان داخل و خارج آموزشوپرورش، باید مستمر ادامه یابد.
«توانمندسازی»، سرفصل دومی بود که حضرت آیتالله خامنهای در باب وظایف آموزشوپرورش مطرح کردند.
ایشان گفتند: توانمندسازی معیشتی و مادی معلمان همیشه مورد تأکید بوده و اکنون نیز هرچه ممکن است باید در این زمینه تلاش شود.
رهبر انقلاب افزودند: توانمندسازی، اما محور دیگری هم دارد و آن قوامیافتگی کار «معلمی» است؛ یعنی معلم از نیروی معنوی و عشقی که در وجود هر انسانی به تعلیم و تربیت وجود دارد، استفاده کند و با بهرهمندی از ملزومات، نیازها و تجربیات، شغل پرمرتبت معلم را قوام و استواری و استحکام دهد.
ایشان در همین بحث، نیت، روحیه، انگیزه و درک حقیقی از «معلمی» را لازمه پرورش نسل نو دانستند و افزودند: معلمی صرفاً با کلاس و تدریس محقق نمیشود.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین تقویت مراکز تربیت معلم را لازمه دستیابی جامعه معلمین به سطح تراز خواندند و افزودند: دانشگاه فرهنگیان و دیگر مراکز تربیت معلم باید کاملاً تقویت شوند.
سرفصل سومی که رهبرانقلاب به تبیین پرداختند، اهمیت و لزوم تقویت معاونت پرورشی بود. ایشان گفتند: در برههای عدهای میگفتند معاونت پرورشی لازم نیست و خود معلم در کنار تعلیم وظیفه پرورش را هم انجام میدهد؛ البته این حرف درست است، اما صرف توجه معلم به مسائل پرورشی کافی نیست و باید مجموعهای، متولی این مسئله بسیار مهم باشد.
حضرت آیتالله خامنهای، جلوگیری از ایجاد و شیوع آسیبهای اجتماعی را جزو توقعات از جوانان خواندند و گفتند: مقدمه و شرط تحقق این مهم آن است که در خود مدارس آسیبهای اجتماعی وجود نداشته باشد که این جزو وظایف معاونت پرورشی است.
تبیین صحیح مسائل بنیادی کشور و نظام برای نوجوانان و جوانان، وظیفه دیگر معاونت پرورشی بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: اگر میلیونها جوان و نوجوان، مصالح بنیادی و مسائل اساسی کشور را بشناسند، از جبهه دوست و دشمن آگاه باشند و در مقابل اهداف دشمنان ملت واکسینه شوند، سرمایهگذاری عظیم رسانهای و سیاسی دشمنان نتیجهای نخواهد داد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: دانشآموزان، جوانان و نوجوانان باید از منطق و عقلانیت سیاستها و رفتار نظام باخبر باشند و بدانند پشت شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیلِ» ملت چه منطقی نهفته است و چرا ایران حاضر به ایجاد روابط با برخی کشورها و دولتها نیست.
رهبر انقلاب در سرفصلی دیگر با تأکید بر اهمیت ثبات مدیریتی در آموزش و پرورش، تغییرات کوتاهمدت مدیریتی را موجب به ثمر نرسیدن کارهای اساسی دانستند و گفتند: بنده در مدیریتهای سطح بالا تا متوسط تأکید بر ثبات دارم تا بتوان برنامهها و کارهای مهم را دنبال کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به وجود الگوهایی برای اقشار در صنوف مختلف جامعه، الگوسازی و معرفی نمونههای برتر معلمان را ضروری و شوقآفرین خواندند و افزودند: آموزش و پرورش باید الگوهای موفقی همچون معلمی که خوب تدریس میکند یا سالهای طولانی از عمر خود را صرف تدریس کرده است، یا رنج رفت و آمد به مناطق دشوار برای تدریس به دانشآموزان را به جان خریده است، شناسایی، و این معلمان را به عنوان قهرمانان تعلیم و تربیت معرفی کند.
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان و در بیان انتظارات از جامعه معلمان، معلم را نه فقط آموزنده علم بلکه پرورنده هویت دانشآموز خواندند و گفتند: معلم میتواند تواناییهای بالقوه و استعدادهای دانشآموز را همچون استخراج طلا و نقره از معدن، کشف و بالفعل کند؛ بنابراین معلم باید در کنار علمآموزی، انگیزه، همت، اعتماد به نفس و شوق به درس و کار هم به دانشآموز بدهد تا ظرفیتهای درونی او شکوفا شود.
«دادن نگاه ملی به دانشآموز» انتظار دیگری بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: نگاه ملی یعنی دانشآموز بداند که تحصیل و کلاس درس قطعهای از حرکت عمومیِ پیشرفت و جزیی از ماشین عظیم پیشبرنده کشور و نظام است، بنابراین لازم است دانشآموزان را با افتخارات ملی، داشتههای کشور، پیروزیهای ناشی از راههای درست، آشنا و همچنین از خطرها و دشمنیها آگاه کنید.
ایشان امیدآفرینی را وظیفه دیگر معلمان دانستند و افزودند: امید تضمینکننده آینده کشور است و اگر کسی امید را در دل و جان جوان و نوجوان برانگیزد در واقع به ساخت آینده کشور کمک کرده است و به همین علت است که مکرراً بر امیدآفرینی اصرار میکنیم.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: افرادی که از سر لجاجت با نظام یا دولت یا اشخاص دیگر، جوانان را ناامید میکنند در واقع به آینده کشور لطمه میزنند.
«تشویق دانشآموزان به فعالیتهای اجتماعی» و همچنین «مهارتآموزی به دانشآموزان»، توصیههای دیگر رهبر انقلاب به معلمان بود.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان به مسئله غزه پرداختند و افزودند: با وجود تلاشهای زیاد صهیونیستها و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی آنها مسئله غزه همچنان مسئله اول دنیا است که اعتراضها به جنایات رژیم صهیونیستی در دانشگاههای آمریکا و گسترش آن به دانشگاههای اروپا از نشانههای استمرار حساسیت افکار عمومی جهان به مسئله غزه است.
ایشان افزایش روزافزون فشار افکار عمومی بر روی رژیم اشغالگر را ضروری خواندند و افزودند: رفتار وحشیانه و بی رحمانه سگ هار صهیونیستی باعث اثبات حقانیت موضع جمهوری اسلامی و ملت ایران شد و کشتار سی و چند هزار نفر که نیمی از آنها زنان و کودکان هستند ذات شریر و خبیث رژیم صهیونیستی و حقانیت موضع همیشگی ایران را به همه دنیا نشان داد.
رهبر انقلاب، رفتار آمریکا و دستگاههای مرتبط با آنها را در قبال «اعتراض بدون خشونت و تخریب» دانشجویان معترض به جنایات اسرائیل، دلیل دیگری بر اثبات موضع جمهوری اسلامی ایران در بدبینی به دولت آمریکا دانستند و گفتند: این موضوع به همه نشان داد که آمریکا شریک جرم و همدست صهیونیستها در گناه نابخشودنی کشتار مردم غزه است و برخی حرفهای بهظاهر دلسوزانه آنها هم دروغ است؛ بنابراین موضع جمهوری اسلامی که نمیتوان به دولت آمریکا خوشبین بود و به آن اعتماد کرد، اثبات شد.
حضرت آیتالله خامنهای تنها راهحل مسئله فلسطین را پیشنهاد مطرح شده از جانب ایران یعنی بازگشت فلسطین به صاحبان اصلی آن اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی خواندند و تأکید کردند: تا وقتی فلسطین به صاحبان خود بازنگردد مشکل غرب آسیا حل نخواهد شد و حتی اگر بیست، سی سال دیگر هم تلاش کنند که رژیم صهیونیستی را سر پا نگه دارند -که انشاءالله نمیتوانند- این مسئله، حل شدنی نخواهد بود.
رهبر انقلاب افزودند: فلسطین باید به مردم آن بازگردد و پس از تشکیل نظام فلسطینی، خودشان تصمیم بگیرند که با صهیونیستها چه کنند.
ایشان با اشاره به تحرکاتی برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه، گفتند: بعضیها خیال میکنند با این کارها مسئله حل خواهد شد در حالی که با فرض عادی شدن روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی اطراف، نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه مشکل متوجه دولتهایی خواهد شد که با چشم بستن بر جنایات رژیم اشغالگر با آن دست دوستی دادهاند و ملتها به جان خود آن دولتها خواهند افتاد.
در ابتدای این دیدار وزیر آموزش و پرورش در گزارشی از مراحل نهایی بازنگری در سند تحول خبر داد. آقای صحرایی، تصویب نقشه راه اجرایی سند تحول با محوریت معلمان، برنامههای درسی و تربیتی، مدارس و ارزشیابی تحصیلی را از دیگر فعالیتها اعلام کرد.
استخدام کمسابقه ۷۰ هزار معلم با اولویت جذب دانشجو-معلمان، تکمیل و ساخت ۲۹۰۰ مدرسه در سراسر کشور، افزایش سهم دانشآموزان فنیوحرفهای در مقطع تحصیلی متوسطه دوم، پیگیری سیاست «هر دانشآموز یک مهارت شغلی»، ارتقای امور پرورشی و مشاورهای از جمله محورهای گزارش وزیر آموزشوپرورش در این دیدار بود.